چاره ای کو بهتر از دیوانگی
بگسلد صد لنگر از دیوانگی
ای بسا کافر شده از عقل خویش
هیچ دیدی کافر از دیوانگی
رنج فربه شد برو دیوانه شو
رنج گردد لاغر از دیوانگی
در خراباتی که مجنونان روند
زود بستان ساغر از دیوانگی
اه چه محرومند و چه بی بهره اند
کیقباد و سنجر از دیوانگی
شاد و منصورند و بس با دولتند
فارسان لشگر از دیوانگی
بر روی بر آسمان همچون مسیح
گر تو را باشد پر از دیوانگی
مولوی